چرا نباید دوران عقد طولانی شود؟
به عقیده مشاوران و متخصصان بازهی زمانی مناسب برای دوران عقد 6 ماه تا یک سال است. در این مدت دختر و پسر میتوانند خصوصیات شخصیتی، اجتماعی، خانوادگی و... فرد مقابل را بشناسند و تصویر روشنی از زندگی مستقل خود در آینده به دست آورند. اما بعضی از زوجها به خاطر مشكلات مادی، شرایط تحصیلی و... تصمیم میگیرند دوران عقد طولانیتری داشته باشند. این تصمیم باعث میشود در کنار حل شدن بعضی از این مشکلات در این مدت، سوءتفاهمهای دیگری پیش بیاید كه گاهی زندگی مشترك آینده زوج را به خطر بیندازد. اگر شما هم جزو این دسته هستید خوب است قبل از گرفتن چنین تصمیمی، از پیامدهای احتمالی آن آگاه باشید و برای حل آن به دنبال راهکار باشید.
مشکل اول: توقعات زیاد
در این دوران معمولا خانوادهها از دختر و پسر خود همان توقعاتی را دارند كه در روزهای پیش از عقد داشتهاند. در حالیكه دختر و پسر چون عقد دائمند خود را زن و شوهر میدانند. به همین دلیل افراد در این دوران مجبورند هم توقعات خانواده و هم توقعات همسرشان را برآورده نمایند در حالی که این توقعات و انتظارات گاهی در نقطه مقابل هم قرار دارند. اینجاست که عروس و داماد دچار دوگانگی میشوند و ممکن است زیر فشارهای خانواده و همسرشان کنترل اوضاع را از دست بدهند.
مشکل دوم: محدودیتهای خانواده
معمولا خانواده دختر بیش از خانواده پسر در زمینههایی چون مسافرت رفتن، دونفره، رفت و آمدهای بیش از حد، ماندن دختر در خانهی پسر و... سختگیری میکنند و همین ممکن است باعث مشكلات و اختلافهای زیادی بین عروس و داماد شود.
مشکل سوم: اختلافات خانوادگی
بار اقتصادی رفت و آمدهای طولانی این دوره میتواند فشار مضاعفی برای بعضی خانوادهها ایجاد کند و زمینه ساز نارضایتی و ناراحتی آنها باشد. علاوه بر این ممکن است بین اعضای خانواده تنشهایی ایجاد شود. در واقع به تعویق انداختن ازدواج باعث میشود برخی حواشی از طرف اطرافیان و خویشاوندان به وجود بیاید كه عروس و داماد نمیدانند چطور باید آنها را حل کنند.
مشکل چهارم: سنگین شدن مسئولیتها
در این شرایط معمولا دختر و پسر در برزخ بین زندگی متاهلی و زندگی مجردی قرار میگیرند از سویی باید همان وظایف و مسئولیتهای خانه پدری را انجام دهند و از سوی دیگر مسئولیت مضاعفی را نسبت به فرد دیگری به عنوان همسر پذیرفته اند. ضمن آنکه این توقع وجود دارد که هر دو نقش را به بهترین شکل انجام دهند. در چنین شرایطی است که گاه زوجها به این نتیجه میرسند كه ازدواج مانعی برای استقلال فردی و آزادی بیان آنها بوده و همسرشان به نوعی در این زمینه مقصر است.
مشکل اول: توقعات زیاد
در این دوران معمولا خانوادهها از دختر و پسر خود همان توقعاتی را دارند كه در روزهای پیش از عقد داشتهاند. در حالیكه دختر و پسر چون عقد دائمند خود را زن و شوهر میدانند. به همین دلیل افراد در این دوران مجبورند هم توقعات خانواده و هم توقعات همسرشان را برآورده نمایند در حالی که این توقعات و انتظارات گاهی در نقطه مقابل هم قرار دارند. اینجاست که عروس و داماد دچار دوگانگی میشوند و ممکن است زیر فشارهای خانواده و همسرشان کنترل اوضاع را از دست بدهند.
مشکل دوم: محدودیتهای خانواده
معمولا خانواده دختر بیش از خانواده پسر در زمینههایی چون مسافرت رفتن، دونفره، رفت و آمدهای بیش از حد، ماندن دختر در خانهی پسر و... سختگیری میکنند و همین ممکن است باعث مشكلات و اختلافهای زیادی بین عروس و داماد شود.
مشکل سوم: اختلافات خانوادگی
بار اقتصادی رفت و آمدهای طولانی این دوره میتواند فشار مضاعفی برای بعضی خانوادهها ایجاد کند و زمینه ساز نارضایتی و ناراحتی آنها باشد. علاوه بر این ممکن است بین اعضای خانواده تنشهایی ایجاد شود. در واقع به تعویق انداختن ازدواج باعث میشود برخی حواشی از طرف اطرافیان و خویشاوندان به وجود بیاید كه عروس و داماد نمیدانند چطور باید آنها را حل کنند.
مشکل چهارم: سنگین شدن مسئولیتها
در این شرایط معمولا دختر و پسر در برزخ بین زندگی متاهلی و زندگی مجردی قرار میگیرند از سویی باید همان وظایف و مسئولیتهای خانه پدری را انجام دهند و از سوی دیگر مسئولیت مضاعفی را نسبت به فرد دیگری به عنوان همسر پذیرفته اند. ضمن آنکه این توقع وجود دارد که هر دو نقش را به بهترین شکل انجام دهند. در چنین شرایطی است که گاه زوجها به این نتیجه میرسند كه ازدواج مانعی برای استقلال فردی و آزادی بیان آنها بوده و همسرشان به نوعی در این زمینه مقصر است.