برونگرایی و درونگرایی در ازدواج
🎥دکتر علی ملازمانی، متخصص روانشناسی و مشاور خانواده در اینباره صحبت کردن
با هم ببینیم...
بسیار عالی ، ای کاش همه این مطالب رو کمی جدی تر میگرفتند ، گریز از ازدواج فراتر از ترس ، استقلال ،و پیدا نکردن فرد مناسب رفته ، بهتر است بگویم در پس این ایراد زیر ساختی تر از اکنون است ، گیجی در نشناختن فردی و فرار از کمک گرفتن و راهنمایی پذیری از فرهنگ تراپی باعث شده تمام کانال های شناختی رو به انزوا یا سعی در تغییر شناخت ذاتی شخصی شده عدم اطمینان به مکانهای دولتی که بعضاً در ناکفایتی متصدیان امور و به بیراهه رفتن در تک قطبی کردن جامعه به سوی هنجار سکنی های فردی میرویم ، دوری کارشناسان متخصص این روزها باعث شده تمام سرکوب های عاطفی خانواده ها و حامعه و مسعولان جوانان را به نسلی سست ، سرکش ، درمان کریز و فرد باور مبدل کنه ، زیرا تصمیمات آنی و کوتاه فکری های متصدیان که میخواهند برای امری به بزرکی یک جامعه و به طولانی بودن یک عمر را در زیرساختها جستجو نکنن و از درمان دوری کنند و به سرکوب و نصایح و فشارهای لحظه ای رو بیاورند ، آنها نمیخواهند باور کنند ساخت بنیان یک خانواده جدا از وام و هزینه و تیپ و ظاهر و تفکر به باور اطمینان ، شناخت اجتما ع و حس اطمینان به مشاوره و کارشناسانی که تنها به بیماری سرطان گونه ی انزوا با دید دین و مذهب و تک بعد نگری و دعا و آرزو نگاه کرده اند. به بزرگی پهنای این کشور و پهنای فرهنگ ها و باورهایش افراد تک به تک نیاز به بازنگری تک فردی دارند ، و این را حالا ببینید آیا میشود با اعتقادات مذهبی و نصایح و ایات و احادیث و با اجبار به تفکرات گروهی بر اکثریت حتی احمق تزریق شود میتوان درمان را پیدا کرد ، ما باید دید ازدواج را از درمان با مصالحه از زیر ساخت های خانواده و فردی شروع کنیم ابتدا درمان فردی از نظر درمان بیماری های روانی تا درمان خانوادگی و مشاوره های زیرساختی در درک و تحمل و همیاری با هر دید و تفکرات باهم به باور زندگی در یک کشتی برسیم . شاید باور کنیم به جای تنگ تر کردن حلقههای فرار از حقایق شخصی و خانوادگی و فرهنگی و زیرساختی و برنامه ریزی بلند مدت نمیشود با فرار از حقایق ، سرکوب یا سوا کردن گروهی برای بارور شدن و گروهی برای سوزاندن و سرکوب نیازهای آنها به این انزوای گسترده ی جامعه خواهیم رسید که بعضاً انزوا از نداشتن هم فکر و هم دم هست و ناامن بودن خارج از چارچوب شخصی حبابی برای جوانان میسازد تا همه درون گرا شوند حتی اگر در ذات باور و ذات درونی اش یک برونگرای بزرگ باشد ، با مجزا کردن همین دو دسته ی کوچک که خود البته امری حیاتی ست راه حل پیدا نمیشود ، همانطور که گفتم بعضاً با میلیونها درونگرای تحمیلی هم دچار هستیم که ذاتا برونگرا هستند و دلایلی باعث این امر شده و ذات او بیمار است و باید درمان شود و این با درک متقابل و باور به همزیستی مسالمت آمیز است که به شکوفایی همه کمک میکند در درست کردن بستر واقعی اطمینان به همدیگر و ساخت و تفکرات و برنامه های بلند مدت .... یا حق ،
سلام! هرقدر از اهمیت این موضوع بگم کم گفتم! احتمالا شما هم مثل من دیدین که دوتا خانواده از نظر اعتقادی و اجتماعی و فرهنگی خیلی خوب بودن ولی دقیقا بخاطر همین تفاوت های شخصیتی دو تا فرد از دو خانواده خوب مناسب هم تشخیص داده نشدن و یا وقتی وارد زندگی شدن هی به اختلاف خوردن و نتونستن درست همدیگر رو بفهمن. تازگی به یه نتیجه جدید رسیدم، اونم اینه که خیلی اوقات افراد مشکل خاص یا مهمی ندارن بلکه چون نتونستن فرد مقابل رو درست درک کنن و یا درک بشن که بخاطر عدم آگاهی یا کمیود اطلاعات روانشناختی هست، تو زندگی مشترکشون دچار مشکل شدن یا میشن! تناسب شخصیتی مهمه! این که بگیم تفاوت ها، زندگی رو جذاب میکنن، شاید برای ۲-۳سال اول زندگی درست باشه ولی برای یک عمر زندگی ممکنه خیلی آذار دهنده بشه چون دیگه تب و تاب اولیه می خوابه و افراد بر می گردن به تنظیمات کارخانشون. شاید دورو برمون چند نفر بوده باشن که تفاوت های زیادی داشتن ولی زندگی شادی دارن، خیلیم عالی ولی حواسمون باشه که بیش از حد متمرکز رو استثنائات نشیم. هستن زن و شوهر هایی که بعد از ۵۰ سال زندگی هنوز باهم کنتاک دارن، چرا چون تفاوت های شخصیتیشون خیلی زیاد بوده و وقتی بلاخره به درک نسبی از هم رسیدن، دیگه هردو پر از خاطرات ناراحت کننده شده بودن و گذشته براشون حل نشده باقی مونده بود. یه جورایی نوش دارو بعد از مرگ سهراب! این که میگن خودشناسی برای ازدواج اولین و مهم ترین گامه بی خود نیست! خودمون رو که نسبتا درست و دقیق بشناسیم فرد مناسبمون روهم می تونیم بشناسیم! انشالله اول و وسط و عاقبت زندگی همه خیر باشه!
درونگراهایی که بعضا کم حرفن، جفت هم بشن افسردگی نمیگیرن؟ من دیدم افرادی که خودشون آرومن ولی تمایل دارن به سمت فرد شلوغ! ودر مقابل زن و شوهر هردو آروم دیدم ک زندگی سرد بی روح و بدون رابطه دارن..
با احترام ، هیچ چیزی صددرصد درست وکامل نیست.مثل همین الگو های رفتاری که در روانشناسی بحث میشه.
دقیقا بدلیل همین تفاوت من مجبور شدم با آقایی نسبتا موجه که از همین سامانه در حال آشنایی بودم کات کنم من برونگرا و ایشون درونگرا از اینکه من در جمع حرف میزدم قاطی مردم بودم و... عذاب می کشید و سعی دأشت من رو منزوی کنه