loading

بالا رفتن سن ازدواج و تبعات آن

post-cover
دوام هر جامعه ای در گروه دوام خانواده های آن است؛

و در نهایت جامعه ای به سلامت می رسد که شهروندان آن در خانواده ای سلامت رشد کرده باشند.

اهمیت ازدواج و زندگی مشترک نیز اینجاست که خود را به وضوح نشان می دهد؛

چرا که خانواده در تمامی جوامع بشری، به عنوان یکی از اساسی ترین نهادهای اجتماعی، محل بروز فرهنگ ها و تمدن هاست و شکل گیری آن به شیوه مناسب و در زمان مناسب، نه تنها بر زندگی فردی، که بر زندگی گروهی ما نیز تاثیرات فراوان دارد.

گزاره هایی چون هماهنگی های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی، هم کفو بودن و البته سن ازدواج نیز در این موضوع تاثیرگذارند.

 

بالا رفتن سن ازدواج...

یکی از موضوعاتی که در این سالها به عنوان دغدغه ای بزرگ، اسباب نگرانی جوانان، خانواده ها و بسیاری از اهل فن را به خود درگیر کرده است.

 

امان الله قرایی مقدم، جامعه شناس و استاد دانشگاه در گفتگو با همدم (همسان گزینی تبیان) چهارعامل اولیه را  در بالا رفتن سن ازدواج موثر عنوان کرد:  

- تحصیل در دانشگاه و به تعویق افتادن سن ازدواج، حداقل به مدت 4 سال.

- دوره سربازی به مدت دو سال.

- بیکاری و نبود شغل مناسب که بزرگترین نگرانی این روزهای جوانان ماست.

- و البته تفریحات بیرون از کانون خانواده و روابط خارج از عرفی که هر روز بیشتر و با شکل تازه ای بروز پیدا می کند.

 

قرایی مقدم ادامه داد: " تامین اجتماعی برای جوانان وجود ندارد. " 

نبود امنیت شغلی و مالی و ترس از آینده، با نگاه به تجربه های ناموفق دیگران، این روزها ازدواج برای جوانان را سخت تر از گذشته کرده و سبب بالا رفتن سن ازدواج شده.

به گفته وی، طبق آمار در هر ساعت 19 الی 20 طلاق در کشور صورت می گیرد و همین موضوع چشم انداز زندگی مشترک را برای جوانانِ در شرف ازدواج با مشکل مواجه کرده و ناامیدی به آینده را برای آنان رقم زده.

 

این استاد دانشگاه با بیان اینکه یکی از دلایل بالا رفتن سن ازدواج و ازدواج گریزی در جوانان، پرورش اشتباه خانواده هاست، تصریح کرد:

 

ما جوانان امروزی را وظیفه مدار و مسئولیت پذیر بار نیاورده ایم  و همین موضوع آنان را از پذیرش مسئولیت و تعهدهای ازدواج فراری داده.

 

این جامعه شناس همچنین نقش مسئولین را نیز در بالا رفتن سن ازدواج جوانان، بسیار موثرعنوان کرد و افزود:

مسئولین ما از لحاظ فرهنگی برای این موضوع کاری نکرده اند و همه چیز در حد حرف ها و وعده ها باقی مانده است.

 

قرایی مقدم که از سال 1356 درباره عوامل پیدایش طلاق در جامعه تحقیق و پژوهش کرده است، در پایان اظهار کرد:

متاسفانه امروز همه عوامل دست به دست همه داده اند تا جوانان را در جهت کاهش میل به ازدواج و ناامیدی به آینده سوق دهند و این موضوع باعث نگرانی ست.

هزینه های سرسام آور مراسم ازدواج، خرید جهیزیه و تامین مسکن نیز از جمله این عوامل هستند.

 

*****

اما از دیگرعوامل بالا رفتن سن ازدواج، همچنین میتوان به سبک تازه ای از زندگی که در این سالها با آن مواجه هستیم، اشاره کرد؛

سبکی که از زندگی غربی وارد فرهنگ ما شده و مجردها را تشویق به تنها ماندن و یا ورود به  تجربه های متفاوتی از زندگی با دیگری می کند؛ که ازدواج های غیر رسمی و سفید از این دسته هستند.

 

در این بین حتی می توان به نقش اطرافیان هم دربالا رفتن سن ازدواج اشاره کرد...

شنیدن تعابیری همچون " مجردی و راحتی "، " دنیای متاهلی و به دام اسیری افتادن" ، " کم رنگ شدن لذت ها در دوران متاهلی" و مواردی شبیه اینها که ترس و نگرانی بیشتری به جوانان وارد و حتی آنان را مجبور به عقب نشینی می کند.

 

متاسفانه باید به این نکته نیز اشاره کرد که بالا رفتن سن ازدواج نه تنها امروز، بلکه آینده ای که قرار است توسط فرزندانِ نسل امروز ساخته شود را نیز با بحران مواجه میکند.

چرا که همزمان با بالا رفتن سن ازدواج، میل به فرزند آوری نیز در زوجین کمتر می شود و این یعنی در سالهای آینده، ما همچون بسیاری از کشورهای غربی، با بحران جمعیت جوان کشور مواجه خواهیم شد.

 

شما چطور فکر می کنید؟

با همه این تفاسیر و مشکلاتی که امروز پیش پای ازدواج جوانان شده و سن ازدواج را برای آنان بالا برده، آیا هنوز هم می شود مثل نسل های گذشته و مثل پدران و مادرانمان بر حداقلی از مشکلات و موانع چشم پوشی کنیم و برای ادامه زندگی کمی زودتر، هم راه و هم مسیری مناسب انتخاب کنیم؟