ضرورت آموزش مهارت های پیش از ازدواج در شکل گیری زندگی سالم
همه ما انسان ها برای ورود به دنیای متاهلی، خواهان زندگی امن و آرامی هستیم که بر سلامت روح و جسم مان تاثیر مثبت داشته باشد.
زندگی مشترک یک رابطه دو نفره است و تنها صرف رسیدن به بلوغ جسمی و جنسی نمیتواند سلامت این رابطه را تضمین کند؛
ما باید به اندازه ای از رشد و کمال شخصیتی رسیده باشیم که بتوانیم در کنار دیگری، نوع جدیدی از مسئولیت را در زندگی برعهده بگیریم و به خوبی آن را پیش ببریم.
سازمان بهداشت جهانی، مهارت های زندگی را اینطور تعریف می کند:
" توانایی انجام رفتار سازگارانه و مثبت، به گونه ای که فرد بتواند با چالش ها و ضروریات زندگی روزمره خود کنار بیاید."
یک روانشناس در گفتگو با همدم (همسان گزینی تبیان) درباره آموزش مهارت های پیش از ازدواج گفت:
ازدواج یک رابطه دو نفره ست که در آینده میتواند بزرگتر شود ؛ بنابراین کسی که می خواهد وارد این مرحله شود، باید در ابتدا رابطه اش را با خودش اصلاح کند. چرا که ریشه هرگونه رابطه بین فردی نامتناسب، تعارض های درون فردی ست و در مهارت های دهگانه سازمان بهداشت جهانی نیز که رابطه بین فردی را یک مهارت می شناسد، مهمتر و پیش نیاز آن را، رابطه درون فردی معرفی می کند.
محمدرضا کمن، روانشناس در ادامه افزود:
رابطه درون فردی به معنای حل تعارضات فردی و درونی ست؛
فردی که از لحاظ خلقی و هیجانی هنوز با خودش گره و مشکل دارد و درعین حال با دانستن این مشکلات همچنان نمی تواند آنها را کنار بگذارد، دچار تعارضلات فردی ست که باید پیش از هر اقدامی برای ازدواج در جهت اصلاح آنها برآید.
این مدرس دانشگاه توضیح داد:
برای حل و فصل مهارت های بین فردی باید روی مهارت درون فردی کار کرد، به لحاظ اینکه دانش این مهارت میتواند همچون نوری بر وضعیت خلقی، هیجانات فکری، احساسات و رفتارها و حتی بینش فردی مان بتابد و ما را به این درک برساند که در کدام قسمت مشکل داریم؛
بنابراین برای ورود به زندگی مشترک موفق، درابتدا باید روی مهارت خودآگاهی که ریشه ای ترین مهارت برای داشتن زندگی اصولی ست کار کرد و بعد از آن مهارت رابطه درون فردی و مهارت رابطه بین فردی؛
این سه مورد اصلی ترین مهارت هایی هستند که پیش نیاز یک زندگی موفق به شمار می آیند.
وی در ادامه با بیان دیگر مهارت های زندگی افزود:
مهارتهای دیگری نیز مانند مهارت همدلی، ارتباط موثر، مقابله با استرس، مدیریت هیجان، حل مسئله، تصمیم گیری، مهارت تفکر خلاق و مهارت تفکر نقادانه برای پیشبرد یک زندگی موفق اهمیت دارند وهمه ما برای داشتن یک زندگی مشترک اصولی باید بتوانیم دائما این موارد را رصد و اصلاح کنیم و فارغ از اینکه طرف مقابلمان در برابر ما چگونه عمل می کند، این توانایی را داشته باشیم که خودمان درست رفتار کنیم.
این مدرس دانشگاه گفت:
وقتی یک زندگی مشترک دچار طلاق عاطفی و یا طلاق واقعی می شود نشان دهنده این است که دو طرف اشتباه کرده اند، بنابراین حتی اگر یکی از زوجین نیز بتواند با مهارت بالایی درست رفتار کند، می توان از شکست آن زندگی محافظت کرد.
کمن با بیان اهمیت خانواده در آموزش مهارت های زندگی افزود:
هرچند اصلی ترین محل آموختن این مهارت ها توسط اعضا درجه یک و در خانواده اتفاق می افتد، اما لزوما هر خانواده ای یک کلاس درس واقعی و ایده ال نیست؛ لذا ما نباید هر آنچه از جانب خانواده دریافت کرده ایم را کافی بدانیم تا در نهایت اگر درمحیط خانواده آسیب دیدیم، بتوانیم از گزند این آسیب ها به نفع خود و زندگی در امن بمانیم.
وی ادامه داد:
مهارت تصمیم گیری نیز یکی از ده مهارت سازمان بهداشت جهانی ست که تاکید دارد هر کس برای داشتن زندگی موفق باید آن را آموزش ببیند.
البته ما باید این مهارت را به طور طبیعی و از طریق خانواده و در فضای واقعی زندگی توسط پدر و مادرها آموزش دیده باشیم اما گاهی اوقات نیز این مسئله اتفاق نمی افتد و ما ناگزیر باید خارج از خانواده و به صورت مشاوره این موضوع را آموزش ببینم.
اگر چه باید اعتراف کرد دریافت این مهارت از طریق کلاس ها و کارگاه های آموزشی در مقایسه با آموزشی که به صورت طبیعی و در فضای خانواده اتفاق می افتد میزان بهره وری کمتری دارد که این امری طبیعی ست، اما بهرحال بی تاثیر هم نیست.
این روانشناس افزود:
شاید یک نفر در سالهای ابتدایی زندگی، بتواند در کنارهمسرش با آزمون و خطا تصمیم بگیرد، اما اگر همین موضوع را به عنوان یک هدف در نظر بگیریم و آن را در کنارخانواده و یا مشاور و کلاس آموزش ببینیم، قطعا در ابتدی زندگی بهتر میتوانیم اثرگذار باشیم، به ویژه در مورد آقایان.
وی ادامه داد:
باید گفت ضعف مهارت تصمیم گیری به ویژه در مورد آقایان بیشتر دیده می شود. زیرا یکی از مهم ترین مهارت هایی که یک مرد باید داشته باشد و این موضوع برای تکیه گاه بودن او کمک بزرگی میکند، همین ویژگی ست.
البته که خانم ها نیز نیازمند این مهارت هستند، اما اگر برای آنان کمی با تاخیراتفاق بیفتد آنقدربه زندگی آسیب نمیزند که اگر یک مرد دیرهنگام این آموزش را ببیند.
این روانشناس در ادامه ی اهمیت مهارت های زندگی تاکید کرد:
یکی دیگر از مهارت های حائز اهمیت در زندگی، مهارت کنترل خشم است؛
در حال حاضر از هر ده قتلی که اتفاق می افتد، نه مورد آن به علت کمبود کنترل خشم است، یعنی اگر ما حل این مهارت را به خوبی یاد بگیریم، نود درصد قتلها کاهش پیدا میکنند و این یعنی یک تحول؛
در واقع آموزش یک مهارت در این حد میتواند شرایط فضای اجتماعی را به نفع خود تغییر و بازسازی کند.
محمدرضا کمن در پایان گفت:
با توجه به تحقیقاتی که انجام شده، میتوان به این اطمینان رسید آنهایی که با کسب مهارت های زندگی وارد دنیای متاهلی شده اند، زندگی شان تفاوت معنا داری با دیگران دارند؛
و همچنان تاکید میکنم اصلی ترین محل آموزش این مهارت ها، خانواده ها هستند اما به هر صورت آموزش هر مهارتی، چه در خانواده و یا غیر از آن، اگر در جهت رشد فردی و خانوادگی اتفاق بیفتد، میتواند سلامت زندگی پیش رو و البته سلامت نسل های آینده را تضمین کند.
زندگی مشترک یک رابطه دو نفره است و تنها صرف رسیدن به بلوغ جسمی و جنسی نمیتواند سلامت این رابطه را تضمین کند؛
ما باید به اندازه ای از رشد و کمال شخصیتی رسیده باشیم که بتوانیم در کنار دیگری، نوع جدیدی از مسئولیت را در زندگی برعهده بگیریم و به خوبی آن را پیش ببریم.
سازمان بهداشت جهانی، مهارت های زندگی را اینطور تعریف می کند:
" توانایی انجام رفتار سازگارانه و مثبت، به گونه ای که فرد بتواند با چالش ها و ضروریات زندگی روزمره خود کنار بیاید."
یک روانشناس در گفتگو با همدم (همسان گزینی تبیان) درباره آموزش مهارت های پیش از ازدواج گفت:
ازدواج یک رابطه دو نفره ست که در آینده میتواند بزرگتر شود ؛ بنابراین کسی که می خواهد وارد این مرحله شود، باید در ابتدا رابطه اش را با خودش اصلاح کند. چرا که ریشه هرگونه رابطه بین فردی نامتناسب، تعارض های درون فردی ست و در مهارت های دهگانه سازمان بهداشت جهانی نیز که رابطه بین فردی را یک مهارت می شناسد، مهمتر و پیش نیاز آن را، رابطه درون فردی معرفی می کند.
محمدرضا کمن، روانشناس در ادامه افزود:
رابطه درون فردی به معنای حل تعارضات فردی و درونی ست؛
فردی که از لحاظ خلقی و هیجانی هنوز با خودش گره و مشکل دارد و درعین حال با دانستن این مشکلات همچنان نمی تواند آنها را کنار بگذارد، دچار تعارضلات فردی ست که باید پیش از هر اقدامی برای ازدواج در جهت اصلاح آنها برآید.
این مدرس دانشگاه توضیح داد:
برای حل و فصل مهارت های بین فردی باید روی مهارت درون فردی کار کرد، به لحاظ اینکه دانش این مهارت میتواند همچون نوری بر وضعیت خلقی، هیجانات فکری، احساسات و رفتارها و حتی بینش فردی مان بتابد و ما را به این درک برساند که در کدام قسمت مشکل داریم؛
بنابراین برای ورود به زندگی مشترک موفق، درابتدا باید روی مهارت خودآگاهی که ریشه ای ترین مهارت برای داشتن زندگی اصولی ست کار کرد و بعد از آن مهارت رابطه درون فردی و مهارت رابطه بین فردی؛
این سه مورد اصلی ترین مهارت هایی هستند که پیش نیاز یک زندگی موفق به شمار می آیند.
وی در ادامه با بیان دیگر مهارت های زندگی افزود:
مهارتهای دیگری نیز مانند مهارت همدلی، ارتباط موثر، مقابله با استرس، مدیریت هیجان، حل مسئله، تصمیم گیری، مهارت تفکر خلاق و مهارت تفکر نقادانه برای پیشبرد یک زندگی موفق اهمیت دارند وهمه ما برای داشتن یک زندگی مشترک اصولی باید بتوانیم دائما این موارد را رصد و اصلاح کنیم و فارغ از اینکه طرف مقابلمان در برابر ما چگونه عمل می کند، این توانایی را داشته باشیم که خودمان درست رفتار کنیم.
این مدرس دانشگاه گفت:
وقتی یک زندگی مشترک دچار طلاق عاطفی و یا طلاق واقعی می شود نشان دهنده این است که دو طرف اشتباه کرده اند، بنابراین حتی اگر یکی از زوجین نیز بتواند با مهارت بالایی درست رفتار کند، می توان از شکست آن زندگی محافظت کرد.
کمن با بیان اهمیت خانواده در آموزش مهارت های زندگی افزود:
هرچند اصلی ترین محل آموختن این مهارت ها توسط اعضا درجه یک و در خانواده اتفاق می افتد، اما لزوما هر خانواده ای یک کلاس درس واقعی و ایده ال نیست؛ لذا ما نباید هر آنچه از جانب خانواده دریافت کرده ایم را کافی بدانیم تا در نهایت اگر درمحیط خانواده آسیب دیدیم، بتوانیم از گزند این آسیب ها به نفع خود و زندگی در امن بمانیم.
وی ادامه داد:
مهارت تصمیم گیری نیز یکی از ده مهارت سازمان بهداشت جهانی ست که تاکید دارد هر کس برای داشتن زندگی موفق باید آن را آموزش ببیند.
البته ما باید این مهارت را به طور طبیعی و از طریق خانواده و در فضای واقعی زندگی توسط پدر و مادرها آموزش دیده باشیم اما گاهی اوقات نیز این مسئله اتفاق نمی افتد و ما ناگزیر باید خارج از خانواده و به صورت مشاوره این موضوع را آموزش ببینم.
اگر چه باید اعتراف کرد دریافت این مهارت از طریق کلاس ها و کارگاه های آموزشی در مقایسه با آموزشی که به صورت طبیعی و در فضای خانواده اتفاق می افتد میزان بهره وری کمتری دارد که این امری طبیعی ست، اما بهرحال بی تاثیر هم نیست.
این روانشناس افزود:
شاید یک نفر در سالهای ابتدایی زندگی، بتواند در کنارهمسرش با آزمون و خطا تصمیم بگیرد، اما اگر همین موضوع را به عنوان یک هدف در نظر بگیریم و آن را در کنارخانواده و یا مشاور و کلاس آموزش ببینیم، قطعا در ابتدی زندگی بهتر میتوانیم اثرگذار باشیم، به ویژه در مورد آقایان.
وی ادامه داد:
باید گفت ضعف مهارت تصمیم گیری به ویژه در مورد آقایان بیشتر دیده می شود. زیرا یکی از مهم ترین مهارت هایی که یک مرد باید داشته باشد و این موضوع برای تکیه گاه بودن او کمک بزرگی میکند، همین ویژگی ست.
البته که خانم ها نیز نیازمند این مهارت هستند، اما اگر برای آنان کمی با تاخیراتفاق بیفتد آنقدربه زندگی آسیب نمیزند که اگر یک مرد دیرهنگام این آموزش را ببیند.
این روانشناس در ادامه ی اهمیت مهارت های زندگی تاکید کرد:
یکی دیگر از مهارت های حائز اهمیت در زندگی، مهارت کنترل خشم است؛
در حال حاضر از هر ده قتلی که اتفاق می افتد، نه مورد آن به علت کمبود کنترل خشم است، یعنی اگر ما حل این مهارت را به خوبی یاد بگیریم، نود درصد قتلها کاهش پیدا میکنند و این یعنی یک تحول؛
در واقع آموزش یک مهارت در این حد میتواند شرایط فضای اجتماعی را به نفع خود تغییر و بازسازی کند.
محمدرضا کمن در پایان گفت:
با توجه به تحقیقاتی که انجام شده، میتوان به این اطمینان رسید آنهایی که با کسب مهارت های زندگی وارد دنیای متاهلی شده اند، زندگی شان تفاوت معنا داری با دیگران دارند؛
و همچنان تاکید میکنم اصلی ترین محل آموزش این مهارت ها، خانواده ها هستند اما به هر صورت آموزش هر مهارتی، چه در خانواده و یا غیر از آن، اگر در جهت رشد فردی و خانوادگی اتفاق بیفتد، میتواند سلامت زندگی پیش رو و البته سلامت نسل های آینده را تضمین کند.