این پیامها از درد دل و شكایت های سیاسی اجتماعی شروع میشود و تا پرسشهای مذهبی و شبهه های اعتقادی ادامه پیدا می كند و گاه هم در این میان به مشكلات میان پدر و فرزند یا همسران جوان نیز می رسید.
واضح است كه من نمی توانم به تنهایی همه این پرسشها را پاسخ دهم و تا جایی كه بتوانم سعی می كنم آنها را به متخصصین ارجاع بدهم یا منابع و كتابهایی برای مطالعه بیشتر معرفی كنم.
در این میان بارها با گلایه و شكایت دختران جوانی روبرو شده ام كه در موضوع ازدواج مشكل دارند و خواستگار مناسب پیدا نمی كنند. از یكطرف نگران هستند كه بالا رفتن سن شان فرصتهای آنان را محدود كند و از طرف دیگر به دلیل شرایط خانوادگی و تقیدات شرعی و اخلاقی نمی توانند خودشان قدمی در این مسیر بردارند.
همدم در عین مراعات شرایط و اقتضائات دنیای مدرن، اصالت را به خانواده برمیگرداند و با اعاده این مرجعیت شرایط و زمینه ازدواج پایدار را فراهم می كند.
از سویی پای در فضای سنتی دارند و از سوی دیگر دست به زندگی مدرن و اقتضاءات طبیعی این روزگار زده اند.
در محیط سنتی به شكل كاملا روشن روابط و مناسباتی شكل می گرفت و كاربست هایی در روابط خانوادگی و میان نسلی وجود داشت كه خود به خود دختران مناسب را برای پسران مناسب گزینش می كرد و آنان را به هم می رساند.
در فضای مدرن هم نوع روابط كاملا تغییر كرده و مثلا در الگوی غربی ازدواج خانواده چندان نقش و حضوری ندارد و افراد خود بر اساس علایق و شرایط شان به جستجوی گزینه مناسب می پردازند.
اكنون در محیط اجتماعی ما، از سویی ارزشهای خانوادگی و معیارهای فرهنگی سنتی همچنان قدرتمند و زنده است و از سوی دیگر روابط سنتی و خانوادگی دیگر مثل گذشته جریان ندارد و در چنین موقعیتی بیش از همه دختران و پسرانی آسیب میبینند كه حتى اگر به ضوابط مذهبی هم مقید نباشند، میخواهند مبانی اخلاقی و اصول فرهنگی را مراعات كنند.
در این موقعیت اگر یك جوان به هر دلیل بهره ای از روابط گسترده خانوادگی نداشته باشد و نتواند یا نخواهد خودش هم به تنهایی قدم در این راه مبهم و غیر شفاف بگذارد چه باید بكند و از حمایت چه نهادی میتواند برخوردار باشد؟
متاسفانه دقیقا جوان هایی با این مشكل روبرو میشوند كه از شخصیت محترم و رویكرد عقلانی برخوردارند و افرادی با ایمان و اهل تقید و رفتار ضابطهمند هستند و با تأسف بیشتر این معضل به دلایلی قابل فهم برای دختران بیشتر است.
این پیام خصوصی را چندی پیش از بانوی محترم و مؤمنی دریافت كردم كه به سختی از مهمترین راز زندگی خود سخن گفته و نوشته بود: "من واقعا الان برای ازدواج مضطرم و هیچ راهی هم ندارم؛ نه از خواستگار مناسب خبری هست، نه اهل دوستیام، نه صیغه یا هر چیز دیگه ای . هر چقدر هم دعا میکنم اصلا هیچی...! میخوام ببینم باید چی کار کنم؟ آخه سنم داره بالا میره و تا حالا حتی با کسی دوست مجازی هم نبودم ولی میترسم به گناه بیفتم یا وارد زندگی زن دیگهای بشم."
خانم دیگری هم نوشته بود: "من برای ازدواج خیلی نذر کردم خیلی ختم برداشتم هیچ اثری نداشت دیگه کاری نیست که من انجام نداده باشم، شما چه چیزی پیشنهاد میکنید برای باز شدن بخت؟ "
برخی دیگر هم چنین گفتهاند كه مثلا خودشان به بعضی مسایل مقید هستند اما خواستگارهایی كه معمولا از طریق خانواده یا دوستان معرفی میشوند اصلا با معیارهای آنها مطابقت ندارند، مثلا دخترخانم با این كه چندان التزامی به حجاب یا نماز ندارد، اما نوشیدن مشروبات الكلی را خط قرمز میداند، با این حال خواستگارهایی كه پدر و مادرش معرفی میكنند اهل مصرف مشروبات الكلی هستند!
اینگونه است كه وضعیت دخترخانمها برای ازدواج خیلی بغرنجتر و دشوارتر میشود و پیدا كردن راهی كه بتواند به شكل كارآمد و اثربخش مشكل آنها را حل كند، بسیار سخت است.
زمانی كه مدیریت مجموعه فرهنگی شهدای هفتم تیر در "سرچشمه" را بر عهده گرفتم، با همین پرسشها و درد دلها مواجه بودم و می فهمیدم كه برای خانمی جوان با چنین موقعیت و روحیات و باورهایی چه قدر سخت است كه از این وضعیت خود با كسی سخن بگوید و از همین رو به دنبال یافتن راه حل و شیوه ای بودم كه به شكل مؤثر و مفید بتواند این گره را قدری باز كند.
با این دغدغه با همفكری متخصصان مركز مشاوره خانواده سرچشمه برنامه ای با عنوان "ازدواج در عصر یخبندان" را طراحی و اجرا كردیم.
این برنامه با مطالعه دقیق بعضی مدلهای رایج در دنیا مثل matchmaking بود و كوشیدیم تجربه های پیشین را بومی كنیم و بر اساس باورهای دینی و معیارهای فرهنگی خودمان به مدل ساده ای برسیم.
این برنامه در چهار دوره اجرا شد و بسیار موفق بود و به ازدواج های متعدد انجامید كه پس از طی مراحل دقیق و با وسواس و ملاحظات فراوان به سرانجام رسید.
مهمترین معیارهای ما در این برنامه سه نكته بود؛ نخست حفظ حرمت و شأن و شخصیت افراد، دوم همراهی و مراقبت و حضور خانواده طرفین و سوم نظارت دقیق و مستمر كارشناسان متخصص در فرایند ازدواج و حتى مراحل پسینی تا تولد و تربیت فرزندان. یعنی فقط مسأله به اجرای تستهای اولیه و معرفی گزینه ها محدود نمیشد بلكه برپایی كارگاههای مهارتافزایی و جلسات آشنایی عمومی و برنامههای محدودتر ارتباط و گفتگو در محیط با نظارت كارشناسان جزئی از برنامه بود.
هرچند این گونه برنامهها حتى اگر ادامه هم پیدا میكرد و با موفقیت بیشتر هم برگزار میشد باز هم در مقابل حجم جمعیت جوان و نیاز رو به تزاید مخاطب پاسخگو نبود.
در عین حال با توجه به كاركرد و نقش روزافزون اینترنت و شبكههای اجتماعی ضروری است كه از ظرفیت فضای مجازی برای چنین برنامههایی استفاده شود.
" همدم در عین مراعات شرایط و اقتضائات دنیای مدرن، اصالت را به خانواده برمیگرداند و با اعاده این مرجعیت شرایط و زمینه ازدواج پایدار را فراهم می كند. "
راه اندازی اپلیكیشن "همدم" برای معرفی فرصتهای ازدواج از چند جهت برای من خبری خوش و امیدبخش بود، زیرا فرایند اجرایی آن هم با اصول و ضوابطی كه برای ما اهمیت داشت مثل حضور و همراهی خانواده طراحی شده بود و در عین حال بخشی از یك مجموعه كلان مانند تبیان بود كه میتوانست اطمینان بیشتری برای پرهیز از آسیبها و تهدیدها ایجاد كند.
همدم یك پلتفرم و ابزار جدید است كه میكوشد همان نقش كم رنگ شده سازكارهای سنتی را در دنیای مدرن بازسازی و اجرا كند. در جامعهای كه مهاجرتهای تحصیلی و شغلی بسیاری از جوانان را از محیطهای سنتی خانواده جدا كرده و علایق و سلیقههای متغیر و متجدد آنان هم شاید با معیارهای خانواده ها تفاوت داشته باشد، فرصتی مانند همدم بسیار مغتنم است، زیرا در عین مراعات شرایط و اقتضائات دنیای مدرن، اصالت را به خانواده برمیگرداند و با اعاده این مرجعیت شرایط و زمینه ازدواج پایدار را فراهم میكند.
خوشبختانه با استقبالی كه تاكنون از همدم صورت گرفته و حجم قابل توجه مراجعه مخاطبان به آن و پیگیری مراحل بعدی در این سازكار اینترنتی امیدواری به توسعه و ترقی آن بیش از گذشته رقم خورده است.
برای همه كارشناسان و دوستان دلسوز و سخت كوش در مجموعه تبیان آرزوی توفیق میكنم و امیدوارم با این ابتكار بتوانند سهمی در مقابله با تهدیدهای جدی و آسیبهای كلان فرهنگی و اجتماعی ایران عزیز بردارند.
اگر قابل دانستید نگاهی بیندازید و به دوستانتان نیز معرفی فرمایید!