شش چالش پیش روی ازدواجهایی با تفاوت سنی معکوس
با توجه به شرایط فعلی جامعه و افزایش تعداد ازدواج هایی که زنان از مردان بزرگتر هستند، دیگر مشاوران مانند گذشته با این نوع ازدواج ها به شدت مخالفت نمیکنند بلکه تصمیم نهایی را بیشتر به خود فرد و شرایط فکری و روحیاش واگذار میکنند. یعنی اگر این اختلاف سنی معکوس، برای هر دو نفر و خانوادههای آنها قابل هضم باشد، از ظاهر دو طرف قابل تشخیص نباشد و دختر و پسر در درک متقابل به مشکل برنخورند، در زندگی آینده هم مشکلی جدی به وجود نخواهد آمد. در چنین ازدواجی دو طرف باید سعی کنند که جایگاه های واقعی خود را علی رغم این تفاوت سنی پیدا کنند. یعنی زن در جایگاه زن خانواده باشد و نه مادر. و مرد در جایگاه مرد و تکیه گاه و شوهر باشد، نه پسر خانواده. با این وجود چالشهایی هم بر سر راه این ازدواج وجود دارد که از قبل باید آنها را بررسی کنید.
چالش اول: چه کسی دیر زندگی است؟
وقتی زن از مرد بزرگتر باشد عمدتا قدرت مدیریت و کنترل بیشتری در زندگی دارد و از طرف دیگر این مرد است که دوست دارد مدیر زندگی زناشویی شود. این مساله هم در رابطه شما و همسرتان تاثیر میگذارد و هم در شیوههای فرزندپروری و گاه دیده میشود که پدر نقش سایهای پیدا میکند.
چالش دوم: نظر خانوادهها چیست؟
مساله دیگری که جای بررسی دارد نظر خانوادههای دو طرف در مورد این انتخاب است. آیا خانوادهها با این مساله مشکلی ندارند؟ مخالفتی نکردهاند؟ مخالفت والدین در امر ازدواج فرزندان عمدتا نتایج خوبی به همراه ندارد چرا که این مخالفت تا بعد از ازدواج هم ادامه یافته و تنش و اختلاف دائمی را ایجاد میکند.
چالش سوم: دو طرف به بلوغ فکری رسیدهاند؟
رشد و بلوغ دو طرف شرط اصلی و اساسی در این نوع ازدواج است. شما هر قدر فارغ از کلیشههای رایج تصمیمگیری کنید، باید قبول کنید که به طور طبیعی بلوغ شخصیتی پسران دیرتر از دختران اتفاق می افتد. مگر پسری که در شرایط خاصی رشد کرده، متکی به خود و خود ساخته است، به خانواده سرسپردگی و وابستگی مالی و فکری ندارد، خوب فکر میکند و عاقلانه تصمیم میگیرد. چنین فردی حتی اگر از همسرش کوچکتر باشد، باز میتواند زندگی را کنترل کند و مرکز ثقل یک خانواده باشد.
چالش چهارم: به فکر حفظ نشاط و زیبایی ظاهری هستید؟
دخترها به دلیل شرایطی همچون زایمان زودتر شکسته میشوند، بنابراین اغلب توصیه میشود که دختر چند سالی کوچکتر باشد تا تناسب در شرایط ظاهری در طول زندگی مشترک حفظ شود. به هر حال خانمی که از همسر خود بزرگتر است باید دغدغه بیشتری برای حفظ شادابی، جذابیت و جوانی خود داشته باشد.
چالش پنجم: چند سالتان است؟
یک نکته بسیار مهم، مقطع سنی است که ازدواج در آن صورت میگیرد. بدون شک ازدواج پسری 20 ساله با دختری 24 ساله بسیار چالش برانگیز است چون در این شرایط دختر و پسر در مقاطع سنی متفاوتی هستند. پسر هنوز در حال و هوای نوجوانی است و دختر وارد پختگی بزرگسالی شده است. اما اگر همین تفاوت سنی 3 تا 4 سال در سالهای بعد اتفاق بیفتد، مثلا دختر 29 ساله باشد و پسر 26 ساله این تناسب و هماهنگی بهتر انجام می شود و اختلافات زن و شوهر در شروع زندگی کمتر خواهد بود.
چالش ششم: کفویت را در نظر گرفتهاید؟
تناسب در شرایط دختر و پسر و کفویت کمک میکند در آینده بدون اینکه انرژی زیادی صرف شود در نگرشهایشان هماهنگی وجود داشته و تفاهم ایجاد شود. به طور کلی اگر دختر و پسری معرفت لازم در این زمینه را داشته باشند که مانع از مشکلات بعدی در زندگی شود منعی برای ازدواجشان نیست اما فراموش نکنید که در این نوع انتخابها باید بسیار دقیق بود و نسنجیده اقدام نکرد.
چالش اول: چه کسی دیر زندگی است؟
وقتی زن از مرد بزرگتر باشد عمدتا قدرت مدیریت و کنترل بیشتری در زندگی دارد و از طرف دیگر این مرد است که دوست دارد مدیر زندگی زناشویی شود. این مساله هم در رابطه شما و همسرتان تاثیر میگذارد و هم در شیوههای فرزندپروری و گاه دیده میشود که پدر نقش سایهای پیدا میکند.
چالش دوم: نظر خانوادهها چیست؟
مساله دیگری که جای بررسی دارد نظر خانوادههای دو طرف در مورد این انتخاب است. آیا خانوادهها با این مساله مشکلی ندارند؟ مخالفتی نکردهاند؟ مخالفت والدین در امر ازدواج فرزندان عمدتا نتایج خوبی به همراه ندارد چرا که این مخالفت تا بعد از ازدواج هم ادامه یافته و تنش و اختلاف دائمی را ایجاد میکند.
چالش سوم: دو طرف به بلوغ فکری رسیدهاند؟
رشد و بلوغ دو طرف شرط اصلی و اساسی در این نوع ازدواج است. شما هر قدر فارغ از کلیشههای رایج تصمیمگیری کنید، باید قبول کنید که به طور طبیعی بلوغ شخصیتی پسران دیرتر از دختران اتفاق می افتد. مگر پسری که در شرایط خاصی رشد کرده، متکی به خود و خود ساخته است، به خانواده سرسپردگی و وابستگی مالی و فکری ندارد، خوب فکر میکند و عاقلانه تصمیم میگیرد. چنین فردی حتی اگر از همسرش کوچکتر باشد، باز میتواند زندگی را کنترل کند و مرکز ثقل یک خانواده باشد.
چالش چهارم: به فکر حفظ نشاط و زیبایی ظاهری هستید؟
دخترها به دلیل شرایطی همچون زایمان زودتر شکسته میشوند، بنابراین اغلب توصیه میشود که دختر چند سالی کوچکتر باشد تا تناسب در شرایط ظاهری در طول زندگی مشترک حفظ شود. به هر حال خانمی که از همسر خود بزرگتر است باید دغدغه بیشتری برای حفظ شادابی، جذابیت و جوانی خود داشته باشد.
چالش پنجم: چند سالتان است؟
یک نکته بسیار مهم، مقطع سنی است که ازدواج در آن صورت میگیرد. بدون شک ازدواج پسری 20 ساله با دختری 24 ساله بسیار چالش برانگیز است چون در این شرایط دختر و پسر در مقاطع سنی متفاوتی هستند. پسر هنوز در حال و هوای نوجوانی است و دختر وارد پختگی بزرگسالی شده است. اما اگر همین تفاوت سنی 3 تا 4 سال در سالهای بعد اتفاق بیفتد، مثلا دختر 29 ساله باشد و پسر 26 ساله این تناسب و هماهنگی بهتر انجام می شود و اختلافات زن و شوهر در شروع زندگی کمتر خواهد بود.
چالش ششم: کفویت را در نظر گرفتهاید؟
تناسب در شرایط دختر و پسر و کفویت کمک میکند در آینده بدون اینکه انرژی زیادی صرف شود در نگرشهایشان هماهنگی وجود داشته و تفاهم ایجاد شود. به طور کلی اگر دختر و پسری معرفت لازم در این زمینه را داشته باشند که مانع از مشکلات بعدی در زندگی شود منعی برای ازدواجشان نیست اما فراموش نکنید که در این نوع انتخابها باید بسیار دقیق بود و نسنجیده اقدام نکرد.