loading

راهنمای تحقیق قبل از ازدواج، برای خواستگاری‌های غیر سنتی

post-cover
با تغییر شکل آشنایی دختر و پسر در جامعه امروز، شکل تحقیقات پیش از ازدواج هم باید تغییر کند. در آشنایی‌هایی که به شکل سنتی انجام نشده و خانواده حضور پر رنگی در آن نداشته است، معضلات خودشان را دیرتر نشان‌ می‌دهند. بنابراین خانواده دو طرف باید تمام و کمال تحقیق کنند. سوالات مقدماتی مثل سن و شغل و فرهنگ خانواده که در جلسات اول آشنایی پرسیده‌ می‌شود به معنای تحقیق پیش از ادواج نیست. حتی پرسیدن سوالاتی از همکاران و همسایه‌ها هم همه ماجرا نخواهد بود. نکته‌های زیادی هست که در این مرحله باید به آن توجه کنید تا بتوانید نور را به گوشه‌های پنهان زندگی طرف مقابل بتابانید.



چقدر می‌توان به حرف‌ها اعتماد کرد؟

همه افراد در شروع رابطه خود را طوری نشان‌ می‌دهند که برای طرف مقابل جذاب‌تر به نظر برسند اما در عمل معلوم نیست همینطور باشند. شناخت افراد از یکدیگر در دوره آشنایی خیلی گنگ است چون معمولا روابط منقطع است. یعنی طرفین هفته‌ای یک یا دو بار همدیگر را‌ می‌بینند و در این زمان کوتاه طبیعی است که فقط حرف‌های شیرین به هم‌ می‌زنند اما در رابطه تنگاتنگ زندگی زناشویی همه چیز فرق‌ می‌کند. بنابراین سوای از حرف‌های رد و بدل شده بین دو طرف باید تحقیقات کامل و جامعی انجام شود.

چه مدت زمانی باید تحقیق کنیم؟

ملاک مشخصی برای زمان تحقیق وجود ندارد اما چیزی که واضح است این است که نمی‌توان به زمان رابطه دختر و پسر تکیه کرد. رابطه‌های معمولی که بین همکلاسی‌ها و همکاران به وجود‌ می‌آید شناخت چندانی به دست نمی‌دهد اما وقتی مراودات خانواده‌ها شروع‌ می‌شود معقول است که برای آشنایی بیشتر و نامزدی چیزی بین 6 ماه تا یک سال زمان بگذارید.

سن دو طرف در تحقیقات تاثیری دارد؟

بیشتر سوال‌هایی که دختر و پسر در دوره آشنایی از هم‌ می‌پرسند حول برنامه‌هایشان برای آینده‌ است که معمولا به جواب‌های قابل استنادی نمی‌رسد. در واقع آنها فقط درباره آرزوهای‌شان حرف‌ می‌زنند، مخصوصا اگر سن‌شان کم باشد. اما وقتی دو نفر در سن بالا به هم تعهد‌ می‌دهند وضعیت فرق‌ می‌کند. جایگاه اجتماعی دختر و پسر در آن وضعیت تثبیت شده است. آنها برای خود کار، موقعیت، قواعد و هنجارهایی دارند که به آن باور دارند و براساس آن حرف‌ می‌زنند.

تحقیقات محلی چقدر موثق است؟

تحقیقات محلی‌ می‌تواند تا حدی دل خانواده‌ها را قرص کند. ممکن است با این نوع تحقیق نتوان به شناخت کاملی رسید اما بخشی از سوالات در همین مرحله پاسخ داده می‌شود. با این تحقیقات‌ می‌توان فهمید که باید اجازه ادامه رابطه را به دختر و پسر داد یا نه. البته آشنایی با خانواده طرف مقابل اطلاعات بسیار بیشتری از تحقیقات میدانی در خود دارد. وقتی خانواده‌ها با هم در ارتباط هستند پدرها و مادرها جایگاه و رفتار خانواده را با هم‌ می‌بینند. در این فرصت رازهای پنهان‌ می‌توانند کشف شوند، به خصوص در ارتباط مکرر با همدیگر.

به کدام ویژگی‌ها دقت کنیم؟

بعضی از اطلاعات کلی که در چارچوب و نگاه خانواده مشخص‌ می‌شود‌ می‌تواند دلگرم کننده باشد. اینکه خواستگار معتاد نیست، در کار فعال هست یا نه، اگر ده سال کار کرده چه پس اندازی دارد، مدبر است یا نه، ماشینش را خودش خریده یا از حمایت خانواده استفاده کرده، جایگاه کاری و خانوادگی‌اش چگونه است و چیزهایی از این دست‌ می‌توانند شناخت بیشتری ایجاد کند. جایگاه فرد در خانواده یکی از مهم‌ترین نکاتی است که باید بررسی شود. هر قدر فرد در خانه پدری تعهدش را بیشتر نشان دهد در زندگی آینده هم متعهدتر خواهد بود.

دوستان و شبکه‌های اجتماعی‌ قابل اعتمادند؟

برای کامل شدن تحقیقات باید سراغ دوستان طرف مقابل هم رفت اما به یاد داشته باشید که دوستان نمی‌توانند به اندازه خانواده قابل استناد باشند. بهتر است برای شناخت به ستون‌های سفت و واقعیت‌ها تکیه کنید. ممکن است دوست بخواهد طرف مقابل را تخریب کند یا بیش از حد بالا ببرد. شبکه‌های اجتماعی هم معیار مناسبی نیستند. چون افراد‌ می‌توانند با هویت غیر واقعی در این شبکه‌ها حضور پیدا کنند.

چرا باید به مشاوره مراجعه کرد؟

کاری که در مراکز مشاوره پیش از ازدواج انجام‌ می‌شود با چیزی که در تحقیقات میدانی و محیطی درباره فرد انجام‌ می‌شود متفاوت است. در این مشاوره‌ها فاکتورهایی از سمت روانشناسان بررسی‌ می‌شود که بررسی آنها از سوی خانواده‌ها ممکن نیست. بسیار اتفاق‌ می‌افتد که دختر یا پسر آن کسی نباشد که در ابتدای آشنایی نشان داده‌ است. در مراکز مشاوره ابتدا اطلاعات مقدماتی را از دختر و پسر می‌گیرند. اطلاعاتی مثل اینکه چند فرزند هستند، شغل پدر و مادرشان چیست، چند وقت است که کار‌ می‌کنند، کجا آشنا شده اند، آشنایی‌شان چقدر طول کشیده و... . اما در مراحل بعدی مشاور چالش‌هایی ایجاد می‌کند که دو نفر درگیر معضلات و تفاوت‌هایشان شوند و با این روش اختلافاتی که درباره خواسته‌های شان از هم دارند مشخص شود. معمولا زوج‌ها در ابتدا فکر‌ می‌کنند تمام خواسته‌هایشان مشترک است و اختلاف نظری با هم ندارند. اما در حقیقت اینطور نیست. وقتی فرد با رابطه طرف مقابلش با خانواده و توقعات و وظایف متقابل روبه رو‌ می‌شود، مشکلات تازه‌ای پیدا‌ می‌شود. چیزهایی مثل اینکه اگر به مشکل بخورد دوست دارد مشکل با کدام خانواده مطرح شود. در مجموع این جزئیات هستند که‌ می‌توانند باعث شناخت کامل دو فرد از یکدیگر شود. بعد از آن به جای اینکه درباره موفق بودن یا نبودن ازدواج نظر داده شود دو طرف در جریان مشکلات و بحران‌هایی که ممکن است در زندگی با آنها روبه رو شوند قرار‌ می‌گیرند و مهارت‌های ارتباط با همسر، تشخیص بحران‌ها و کنترل زندگی را می‌آموزند.