آداب عروسی در قوم ترکمن (3)
قسمت سوم: مراسم عقد و عروسی
اگر عکسهای عروسی ترکمنها را ببنیید یا تجربه حضور در جشن ازدواجشان را داشته باشید حتما توجهتان به پارچههای زیبا و رنگارنگی که در مراسمشان استفاده میکنند جلب شده است. مراسم عروسی ترکمنها یکی از جذابترین جشن عروسیهایی است که میتوانید در آن حضور داشته باشید. در دوقسمت قبل درباره انتخاب دختر و خواستگاری و رسم و رسومات بین آن تا مراسم عروس کشان را شرح دادیم. در این مطلب قرار است عروس و داماد را با آیینهای خاص ترکمنها به خانه بخت بفرستیم.
دالاشماق
بعد از مراسم پذیرایی و رخصت ریش سفیدها نوبت به عروسکشان میرسد تا عروس را به خانه داماد منتقل کنند، در این مراسم، یکی از زنهای طرف داماد مثلا زن برادر او به طرف عروس میرود، در حالی که یک قواره چاشو، چادر شبی ابریشمین یا قرمز مجلل به دست دارد، مجادلهای لفظی و مصلحتی بین او و یکی از زنان طرف عروس روی میدهد. در پایان این مجادله ساختگی نیز مثل مراسم دیگر با شادی و هلهله به پایان میرسد. پس از آن طرف داماد چاشو یا دون را بر سر عروس خانم میاندازد که نشانه پیروزی بر طرف عروس است. در ادامه به مادر عروس گفته میشود که اکنون وقت آن است که با دخترت خداحافظی کنی و مادر رو به دخترش میگوید «دخترم خداحافظ، خوشبخت باشی، قدمت در خانه جدید مبارک.» بعد از خداحافظی مادر با دختر، نزدیکترین زن به عروس (خواهر یا زن برادر او) راه را بر زنان طرف داماد میبندد و میگوید «خلعت من کو؟» و با گرفتن هدیهای )یک قواره پارچه پیراهنی) اجازه خروج میدهد، اما در مقابل کجه وه، یکی از برادران عروس منتظر است، او نیز با گرفتن هدیهای ،اجازه میدهد که کجه وه و کاروان همراه آن، بی هیچ مانعی حرکت کند.
اوون ثپمک
وقتی که کاروان عروس به خانه داماد رسید، مادر داماد با کاسه ای آرد آن را متبرک میکند که نشانه سفیدبختی و برکت بوده و این مرحله را اوون ثپمک میگویند.
پول ثچمک
پس از مراسم اوون ثپمک نزدیکان داماد بر سر عروس پول، نقل و نبات، میریزند و گروهی نیز که معمولا مرد و از اقوام و دوستان نزدیک هستند بر یک بلندی میروند و چیزی را در اندازه توپ تنیس در بین جمعیت حاضر در صحنه میاندازند و به آورنده شیء پرتاب شده، مبلغی پول که قبلا اعلام شده میدهند.
قاپی ثاقلاماق
«قاپی یا قاپو» به معنی در و «ثاقلاماق» به معنی حراست و نگهبانی است، در طول زمانی که مراسم پول ثچمک ادامه دارد، عروس را به اتاقی میبرند که به عنوان حجله در نظر گرفته شده است. این اتاق یا «اوره گی» یا همان حجله میگویند و قبل از آمدن عروس، چند زن جوان از خانواده داماد در آن حضور دارند. این زنها تا زمانی که مبلغی را از ینگههای (همراهان) عروس نگیرند، به آنها اجازه ورود نمیدهند، این عمل آنها را قاپی ثاقلاماق میگویند. ینگههای عروس در گذشته حداکثر ۴ نفر بودند اما امروزه تعداد آنها ۱۰ یا بیشتر است.
قیچی زدن
در اتاق کناری نیز عاقد و گروهی از ریش سفیدهای طرف داماد نشسته اند تا خطبههای عقد به وسیله روحانی محل جاری شود، در طول مدتی که مراسم عقد در جریان است هیچ کس حق ندارد به دیوار این اتاق و حجله گاه تکیه کند. این مراسم با قیچی زدن ۴ نفر در چهار گوشه اتاق همراه است این کار به معنی بریدن دست و زبان بدخواهان است.
وکیل
اعلام رضایت عروس و داماد برای انجام مراسم عقد در حضور عاقد صورت نمیگیرد بلکه برای هر یک نمایندهای تعیین میشود که معتمد هر دو خانواده است، این معتمد را وکیل میگویند. پس از اینکه که وکیلها به حاضرین و ریش سفیدان معرفی شدند روحانی محل که وظیفه عقد دختر و پسر را به عهده دارد از وکیل عروس میپرسد: «شما در این محل چه کاری دارید؟» وکیل عروس با اشاره به وکیل داماد میگوید: «از این آقا طلب دارم و باید هم اکنون طلب خود را بگیرم.» وکیل داماد با عصبانیتی ساختگی میگوید: «من به شما بدهکار نیستم.» سپس مجادلهای لفظی بین آن دو درمیگیرد و سر انجام با وساطت ریش سفیدها و تعارف شیرینی این دعوای ساختگی فیصله مییابد و صیغه عقد جاری میشود پس از آن حاضرین از آبی مینوشند که با جاری شدن صیغه نکاح متبرک شده است و اصطلاحا «نکا ثو» میگویند. هر چند امروزه با توجه به اینکه عقد دختر و پسر در دفاتر ازدواج انجام میشود در همان جا نیز صیغه عقد جاری میشود و این مراسمها برگزار میشود.
الدش دیرمک
در اولین روز ورود عروس و بعد از پایان مراسم عقد در حضور جمعی از زنان دو طرف دست عروس را در دست داماد میگذارند در ضمن این مراسم، زنی از نزدیکان داماد اشعاری را با صدای بلند و آهنگین میخواند که متضمن مسئولیتهای دو طرف (عروس و داماد) در زندگی مشترک است. مثلا خطاب به داماد خوانده میشود: «آلاجا کوینگ گیدرمه آرپا چورک ایدیرمه/ توینیق لا، دپدیرمه آغیزلا، قاپدیرمه/ دیه باشی، ایت دیرمه چوپرک یونگی دیت دیرمه.» معنی آن این است: «پیراهن وصلهدار نپوشان، نان جوین مخوران، مگذار که آسیبی برسانند یا درشتی کنند، مگذار که شتربانی کند یا ریسنده ی پشم نامرغوب شود.»
و نیز خطاب به عروس خوانده میشود: «اوینگدن گلثه قاپارثینگ ایزنیگدن گلثه دپرئینگ/ آشینگ کان دن بیشرگین قازان زوردن دوشیرگین.» یعنی «با دشمن رو در رو مبارزه کن و به آدمهای دو رو که از پشت خنجر میزنند قاطعانه پاسخ بده. در پختن غذا خسیس نباش بلکه همیشه دیگ را از مواد غذایی پرکن.»
اوجه آش
بعد از الدش دیرمک، مراسم اوجه آش برگزار میشود و آن صرف چکدرمه غذای سنتی ترکمن است که با برنج و گردن گوسفند تهیه میشود و مخصوص عروس و داماد است. در پایان این مراسم عروس و داماد مبلغی پول در داخل ظرف میگذارند که به عنوان هدیه برای آشپز است. همچنین قلب گوسفند را نیز میپزند که وظیفه پختن آن را زن برادر داماد به عهده دارد و آن را از وسط به دو قسمت تقسیم کرده و نصفی را به داماد و نصف دیگر را به عروس میدهند تا صرف کنند و عروس و داماد پس از صرف آن هدیهای را به زن برادر داماد میدهند.
قایتارما
فردای مراسم عروسی طبق سنتی قدیمی عروس را به خانه پدری باز میگردانند که به آن قارینارما میگویند، گفته میشود این بازگشت و ماندن در خانه پدر در گذشتههای دور گاهی تا ۲ سال طول میکشید، اما امروزه این مراسم انجام نمیشود.
اگر عکسهای عروسی ترکمنها را ببنیید یا تجربه حضور در جشن ازدواجشان را داشته باشید حتما توجهتان به پارچههای زیبا و رنگارنگی که در مراسمشان استفاده میکنند جلب شده است. مراسم عروسی ترکمنها یکی از جذابترین جشن عروسیهایی است که میتوانید در آن حضور داشته باشید. در دوقسمت قبل درباره انتخاب دختر و خواستگاری و رسم و رسومات بین آن تا مراسم عروس کشان را شرح دادیم. در این مطلب قرار است عروس و داماد را با آیینهای خاص ترکمنها به خانه بخت بفرستیم.
دالاشماق
بعد از مراسم پذیرایی و رخصت ریش سفیدها نوبت به عروسکشان میرسد تا عروس را به خانه داماد منتقل کنند، در این مراسم، یکی از زنهای طرف داماد مثلا زن برادر او به طرف عروس میرود، در حالی که یک قواره چاشو، چادر شبی ابریشمین یا قرمز مجلل به دست دارد، مجادلهای لفظی و مصلحتی بین او و یکی از زنان طرف عروس روی میدهد. در پایان این مجادله ساختگی نیز مثل مراسم دیگر با شادی و هلهله به پایان میرسد. پس از آن طرف داماد چاشو یا دون را بر سر عروس خانم میاندازد که نشانه پیروزی بر طرف عروس است. در ادامه به مادر عروس گفته میشود که اکنون وقت آن است که با دخترت خداحافظی کنی و مادر رو به دخترش میگوید «دخترم خداحافظ، خوشبخت باشی، قدمت در خانه جدید مبارک.» بعد از خداحافظی مادر با دختر، نزدیکترین زن به عروس (خواهر یا زن برادر او) راه را بر زنان طرف داماد میبندد و میگوید «خلعت من کو؟» و با گرفتن هدیهای )یک قواره پارچه پیراهنی) اجازه خروج میدهد، اما در مقابل کجه وه، یکی از برادران عروس منتظر است، او نیز با گرفتن هدیهای ،اجازه میدهد که کجه وه و کاروان همراه آن، بی هیچ مانعی حرکت کند.
اوون ثپمک
وقتی که کاروان عروس به خانه داماد رسید، مادر داماد با کاسه ای آرد آن را متبرک میکند که نشانه سفیدبختی و برکت بوده و این مرحله را اوون ثپمک میگویند.
پول ثچمک
پس از مراسم اوون ثپمک نزدیکان داماد بر سر عروس پول، نقل و نبات، میریزند و گروهی نیز که معمولا مرد و از اقوام و دوستان نزدیک هستند بر یک بلندی میروند و چیزی را در اندازه توپ تنیس در بین جمعیت حاضر در صحنه میاندازند و به آورنده شیء پرتاب شده، مبلغی پول که قبلا اعلام شده میدهند.
قاپی ثاقلاماق
«قاپی یا قاپو» به معنی در و «ثاقلاماق» به معنی حراست و نگهبانی است، در طول زمانی که مراسم پول ثچمک ادامه دارد، عروس را به اتاقی میبرند که به عنوان حجله در نظر گرفته شده است. این اتاق یا «اوره گی» یا همان حجله میگویند و قبل از آمدن عروس، چند زن جوان از خانواده داماد در آن حضور دارند. این زنها تا زمانی که مبلغی را از ینگههای (همراهان) عروس نگیرند، به آنها اجازه ورود نمیدهند، این عمل آنها را قاپی ثاقلاماق میگویند. ینگههای عروس در گذشته حداکثر ۴ نفر بودند اما امروزه تعداد آنها ۱۰ یا بیشتر است.
قیچی زدن
در اتاق کناری نیز عاقد و گروهی از ریش سفیدهای طرف داماد نشسته اند تا خطبههای عقد به وسیله روحانی محل جاری شود، در طول مدتی که مراسم عقد در جریان است هیچ کس حق ندارد به دیوار این اتاق و حجله گاه تکیه کند. این مراسم با قیچی زدن ۴ نفر در چهار گوشه اتاق همراه است این کار به معنی بریدن دست و زبان بدخواهان است.
وکیل
اعلام رضایت عروس و داماد برای انجام مراسم عقد در حضور عاقد صورت نمیگیرد بلکه برای هر یک نمایندهای تعیین میشود که معتمد هر دو خانواده است، این معتمد را وکیل میگویند. پس از اینکه که وکیلها به حاضرین و ریش سفیدان معرفی شدند روحانی محل که وظیفه عقد دختر و پسر را به عهده دارد از وکیل عروس میپرسد: «شما در این محل چه کاری دارید؟» وکیل عروس با اشاره به وکیل داماد میگوید: «از این آقا طلب دارم و باید هم اکنون طلب خود را بگیرم.» وکیل داماد با عصبانیتی ساختگی میگوید: «من به شما بدهکار نیستم.» سپس مجادلهای لفظی بین آن دو درمیگیرد و سر انجام با وساطت ریش سفیدها و تعارف شیرینی این دعوای ساختگی فیصله مییابد و صیغه عقد جاری میشود پس از آن حاضرین از آبی مینوشند که با جاری شدن صیغه نکاح متبرک شده است و اصطلاحا «نکا ثو» میگویند. هر چند امروزه با توجه به اینکه عقد دختر و پسر در دفاتر ازدواج انجام میشود در همان جا نیز صیغه عقد جاری میشود و این مراسمها برگزار میشود.
الدش دیرمک
در اولین روز ورود عروس و بعد از پایان مراسم عقد در حضور جمعی از زنان دو طرف دست عروس را در دست داماد میگذارند در ضمن این مراسم، زنی از نزدیکان داماد اشعاری را با صدای بلند و آهنگین میخواند که متضمن مسئولیتهای دو طرف (عروس و داماد) در زندگی مشترک است. مثلا خطاب به داماد خوانده میشود: «آلاجا کوینگ گیدرمه آرپا چورک ایدیرمه/ توینیق لا، دپدیرمه آغیزلا، قاپدیرمه/ دیه باشی، ایت دیرمه چوپرک یونگی دیت دیرمه.» معنی آن این است: «پیراهن وصلهدار نپوشان، نان جوین مخوران، مگذار که آسیبی برسانند یا درشتی کنند، مگذار که شتربانی کند یا ریسنده ی پشم نامرغوب شود.»
و نیز خطاب به عروس خوانده میشود: «اوینگدن گلثه قاپارثینگ ایزنیگدن گلثه دپرئینگ/ آشینگ کان دن بیشرگین قازان زوردن دوشیرگین.» یعنی «با دشمن رو در رو مبارزه کن و به آدمهای دو رو که از پشت خنجر میزنند قاطعانه پاسخ بده. در پختن غذا خسیس نباش بلکه همیشه دیگ را از مواد غذایی پرکن.»
اوجه آش
بعد از الدش دیرمک، مراسم اوجه آش برگزار میشود و آن صرف چکدرمه غذای سنتی ترکمن است که با برنج و گردن گوسفند تهیه میشود و مخصوص عروس و داماد است. در پایان این مراسم عروس و داماد مبلغی پول در داخل ظرف میگذارند که به عنوان هدیه برای آشپز است. همچنین قلب گوسفند را نیز میپزند که وظیفه پختن آن را زن برادر داماد به عهده دارد و آن را از وسط به دو قسمت تقسیم کرده و نصفی را به داماد و نصف دیگر را به عروس میدهند تا صرف کنند و عروس و داماد پس از صرف آن هدیهای را به زن برادر داماد میدهند.
قایتارما
فردای مراسم عروسی طبق سنتی قدیمی عروس را به خانه پدری باز میگردانند که به آن قارینارما میگویند، گفته میشود این بازگشت و ماندن در خانه پدر در گذشتههای دور گاهی تا ۲ سال طول میکشید، اما امروزه این مراسم انجام نمیشود.